2777
2789
عنوان

به مرگم راضیم

87 بازدید | 7 پست

۸ ساله ازدواج کردم,الانم یه بچه دارم ,بچه ام نوزاده ,این چند سال عذاب کشیدم با مرد بی محبتی زندگی کردم  الانم بعد از اوردن بچه کلا جاشو ازمن جدا کرده  اصلا نزدیک من نمیشه ,دور میشه ازمن ,دیگه امیدی به این زندگیم ندارم خیلی فکر کردم خوب میشه اما این دیگه خیلی به غرورم برمیخوره ,نمیتونم تحمل کنم ,دارم میسوزمو زجر روحی شدیدی رو دارم تحمل میکنم ,مادرو پدرم جدا شدن ,و خانوادم با یه بچه قبولم نمیکنن خیلی سخته  ,بچه ام هم نوزاده ,نمیتونم ولش کنم  ,ناراحتی روحی گرفتم ,بااین زندگی چه کنم ,برادرم هم میگه تو دنبال عشق و عاشقی هستی بشین زندگیتو کن ,در صورتی که تو راهرو خوابیدم الان  شوهرم تو حال خواستم حداقل یه کاری کرده باشم منم

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

عزیزم نمیگم کار اون درسته

ولی کلا بعد زایمان خانما یکم حساس میشن

حتما قرص اهنتو بخور چون نخوری افسرده میشی

بچت گناه داره

اگ بچه نمیوردی یچیزی

ولی الان مسعولیتش باهاته گناه داره بذار بزرگتر بشه

بعد تصمیم بگیر

میدونم سختع ولی سعی کن کلا نادیدش بگیری

فک کن طلاق گرفتی با بچتی


همیشه تو همه کارای حکمتی هست شک نکن  
عزیزم نمیگم کار اون درستهولی کلا بعد زایمان خانما یکم حساس میشنحتما قرص اهنتو بخور چون نخوری افسرده ...

اخه نه خرجی میده نه خونه ی خوبی برام کرایه کرده ,خیلی اذیتم میکنه تا خودم برم  منم حایی ندارم برم ,واقعا ,افسرده شدم ,موقع زایمانم هکینجور یک کلمه بامن حرف نزد  نگفت جطوری خوبی ,احوالمو نپرسید ,منم توخودم شکستم

اخه نه خرجی میده نه خونه ی خوبی برام کرایه کرده ,خیلی اذیتم میکنه تا خودم برم منم حایی ندارم برم ,و ...

الببرش

ببین تو احساستو بذار کنار

به این فک کن طلاق بگیری شاید نتونی همین خونه ک از خودته هم داشته باشیش

کم کم بچت بزرگ شد میتونی مستقل بشی


تکرار میکنم الببره مرده بیشع‌رو

همیشه تو همه کارای حکمتی هست شک نکن  
عزيزم رفتم تايپك هات رو خوندم نگفتي اخرش همسرت قبلن ازدوا كرده بود يا نه داستان شناسنامه چي شد

من رفتم ثبت احوال گفتن نامه ی دادگاه بیار منم نامه ی دادگاه نتونستم بیارم  نیاوردم همینجور دعا خوندم ,که برم ,یه چیزی برام بشه رفتم پیشرییس ثبت احوال ,که ,شرح حالمو توضیح دادم ,اما ,اون صفحه ی ,ازدواج و اینای همسرمو بالا اورد ,و نشونم داد که خالی بود ,گفت ببین هیچی نیست ,ازدواج نکرده من نمیخوام به زحمت بیفتی و بری دادگاه نامه بیاری ,گفت ,اگه بخوام میتونم بفرستمت دادگاه اذیت بشی ولی خودم برات میگم ازدواج نکرده ,منم باور کردم صفحشو نشونم داد ,اما الان که فکرشو میکنم میبینم شایدم دروغ گفته باشه بخاطر اینکه من جدا نشن

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز