دعانویس در مرند

عزیزم این چه حرفیه که میزنید؟من با شما خیلی سطح بالا حرف زدم. شاید متوجه منظورم نشدین. من مدتهاست کتابهای عرفانی فلسفی مذهبی میخونم. آدمیم که هم خودم هم عزیزانم به شدت مورد طلسم قرار گرفتیم.و هنوز هم مراجعه نکردیم. من شما رو از آتیش جهنم نجاتتون دادم. آتیش این دنیا مهم نیس. نخواستم خدایی نکرده دلتون رو بسوزونم. خواستم ریشه ای این مساله حل بشه. راهی که میخواین برین من قبلا خواستم برم. با بزرگان دین مشورت کردم. گفتم آقا سمت این مسائل نرین حتی اگه کسی گف بهترین شیخ و سید و فلانه‌ دروغه همش. من جواب شما رو با جواب خدا دادم نه نظر شخصیم. نه تمسخری در کار بود نه چیزی. انشاالله مشکلتون به زودی حل شه‌ و اون دنیا متوجه حرف من خواهین شد. البته من شما رو درک میکنم انقد این مساله اذیتتون کرده که بیانتون بخاطر ناراحتیه. نه اینکه بخواین منو اذیت کنین.

من دچار وضعیتی بودم که سر و ته زندگیم‌ از دستم در رفته بود. خودم میدونستم کی این بلا رو آورده سرم. یه روز خوابگاه پشت در دمپاییمو با چاقو بریده بودن. کسی که ازم کینه به دل داشت.بلایی به سرم آورد که تا چند وقت نمیتونستم خودمو پیدا کنم. اما همین راهنمایی که من به شما کردم. دوست مذهبیم از طرف استاد اخلاقشون به من گفت. من هم اولش خ تعجب کردم. ولی بعدا فهمیدم درسته. تا اینکه شب و روزم استغفار شد‌. هنوزم ادامه داره. اما به قوت الهی مشکلم تا حدی حل شد. دلم باز شد. چون خودم نتیجه دیدم به شما توصیه کردم. اما بعد شما قول دادم. دیگه هیچوقت از مسائل فلسفی دینی هرگز به کسی کمک نکنم. چون سطوح درک متفاوته. خدا خودش به همه مون کمک کنه

من فقط یکی رو میشناسم تو اهواز ک هم حضوری انجام میده هم تلفنی ک همین بچه های نی نی سایت بهم معرفیش کرد