یه پسره هست یه سال دنبالمه هر وقت میرم بیرون میخاد بهم یچی بگه قیافش خیلی منفیه هر وقت میدیدمش ازش میترسیدم یروز تنها بودم اومدم بیاد تو راهم و من برگشتم داشتم میرفتم خونه اومد یچیزی گفتو رفت من اصن متوجه نشدم و همش درگیر شدم ببینم چی گفته بهم ، هرجور شده ایدیشو پیدا کردم و پیامش دادم و گفتم منم و اینا حرف زدیمو گفت از من خشش میاد و این چیزا و ازم خواست خوانوادمو دور بزنم حالا باهاش برم بیرون تنهایی دوری بزنیم
از یک لحاظ من تو یه شهر خیلی کوچیک زندگی میکنم و همه همو میشناسن میفهمین چی میگم که ینی چیزی بشه ابرو ریزی میشه، منم اولین بارم بود با هم شهریم صحبت میکردم
وقتی گفت ک باید باهم دور بزنیمو اینا من گفتم نه من نمیام و دوس ندارم با ماشین جایی بریم اصلنم بهش اعتماد نداشتم و فقط ۲ روز صحبت کردیم
از یه طرف من تو خوانواده ای بزرگ شدم اینجور کارا رو بد میدونم و خودمم جرعت رفتن با پسره رو نداشتم
نظرتون چیه خوب کاری کردم یا ن خدایی وقتی خوندین جوابمو بدین؟؟؟