من همسرم کلا چن خاهر نداشته تک پسره اختیار دار خونشون بوده و کمک مادرش اشپذیشم خیلی خوبه با اینکه هم خانوادش وضعشون خوبه هم خودمون خداروشکر خوبه بعد ازدواج دیدم حواسش به همه چی مخصوصا تو یخچال هست وقتی مهمون دعوت میکردم اوایل هرچی دوس داشتم میپختم در قابلمه و باز میکرد میگفت زیاد ریختی یا مرغ ریختی تو سوپ چراگوشتم ریختی یا نسبت به مواد غذایی ک تومهمونی های خانواده خودم میدم خیلی حساسه چندبارم بروم زده من باهاش دعوا کردم یا کارتشو میده خرید میکنم میپرسه این چقد اون چقد یوقتا یادم نمیمونه منم تبدیل شدم به زن حساس قبل مهمونیا باهاش هماهنگ میکنمم چی بذارم تو مهمونی مادرم خانوادم یچی بیشتر از چیزی ک هماهنگ نکردم میخورن استرس میگیرم اما براخانواده خودش اینجوری نیس خیلی اضطراب دارم خودش میگه دیگه کاری ندارم نترس دیگه اما من مونده تو ذهنم
رنج دانستن دمار از جان انسان میبردخوشبحال بی خیالان،جاهلان ،خوش باوران….سوال پزشکی داشتین پاسخگوهستم…اما مشاوره کنکور نه🙃هرکی ازم سوال پرسید جواب گرفت برا دوتا دسته گلام ارزو سلامتی کنه و یه صلوات بفرسته براشون برای ظهوراقا هم یه صلوات جمعا سه صلوات❤️🙏🏻🌺
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!