من رفته بودم دکتر برای کاری
بعد یه خواهر برادر اومدن. که دختره اختلال اسکیزوفرنی داشت و شدیدا کمرو بود و نمیتونست با کسی ارتباط بگیره و گاها توهم میزد و یه سری ادما رو به اشکال دیگه میدید ولی در ظاهر کاملا عادی بود
بعد دختره منو که دید اومد سمتم و خیلییی دوسم داشت.میگفتن اصلا نمیتونه با کسی ارتباط بگیره.خیلیی هم پولدار بودن و حاضر بودن برا اینکه دختره یه ذره بهبود پیدا کنه هرکاری کنن. دکتری که رفته بودیم هم متخصص اعصاب و روان بود.من یه کاری با دکتره داشتم که رفتم اونجا شانسی
بعد پسره گفت توروخدا یه راه ارتباطی بده منم ایدیم رو بهش دادم نتونستم بگم نه. چون اون لحظه خیلی احساساتی بودم و دلم برا دختره سوخت😑😑
بعد الان همون برادره خیلییی دلش میخواد من با خواهرش ارتباط بگیرم و یا باهاش برن بیرون و...
میگه هرجا و هرطوری خودت بگی و همه چی رو فراهم میکنم.هرکاری بگی میکنم و...
خودمم دلم برا دختره میسوزه
ولی خب میترسم ادم نمیتونه اعتماد کنه
بنظرتون با دختره برم بیرون؟