سریال سو و شون که از رمان سیمین دانشور ساخته شده را دیدین؟
ادعای نگاه فمنیست داره اما زنه همچنان تو چهار چوب خونه شوهرش محبوسه!
حتی وقتی مادرش داره میمیره نمیتونه یه شب پیش او باشه
تو خونش کلی خدمه و حشمه داره اما خودش مجبوره آشغال بشقابهای شوهرش و مهمونارو تمیز کنه!
بچه گریه میکنه اما شوهره حتی از جاش تکون نمیخوره!
دوست خواهر شوهرش تو خونه اینا اونهمه پشت مادرش صحبت میکنن خواهر شوهره هم تکذیب نمیکنه فقط میگه مرده حالا هر چی بوده پشتش حرف نزن این زن یک کلمه دفاع نمیکنه معشوق صابقش بی اجازه به حریم خونش میاد بعد این میگه اگر کم کسری داشتین به بزرگی خودتون ببخشید اونم میگه خدا ببخشه و...
بعد باباهه معشوقه هندی میگیره زنش میره کربلا کلفتی و دغ میکنه میمیره ولی یک کلمه اعتراض نمیکنه این چجور فمنیستی بود اخه
مرده ول کرده معلوم نیس کجا چند ماه زنه جیک نمیزنه!!
بعد به بچه دروغ میگه اسبت مرده !
این چجور تحصیلکرده و روشنفکری بوده؟
اصلا الان دغدغه بچه امروز اسب نیست دغدغه هیچ زنی هم گوشواره نیست! تاریخ مصرف این داستان تموم شده
اونم اگر روزی بولد شده بخاطر اولین رمان زنانه بلند فارسی شاید بوده
بعد یوسفه میگه نباید به اجنبیا غله فروخت
یک نگاه غرب ستیز که الانم دامن اقتصاد ایران را گرفته تو این فیلم به ظاهر روشنفکر موج میزنه
اصلا بنظرم خوب نیست...
البته بعضیام فقط کافیه بشنون یه چی خوبه الکی به به چه چه کنن...
ولی به نظر من خیلی روزمره کشدار و خالی از هیچ داستانی بود!