امروز ی کارگر داشتیم گونی های سنگین سیمانو میگرفت پشتش از پله ها میبرد بالا چند بارم پاش لیز خورد
چقدر باباها گناه دارن . ای کاش هیچ مردی شرمنده ی خانوادش نشه
از صبح بغض دارم انگار دارن قلبمو فشار میدن روم نمیشه گریه کنم
امیدوارم همه ی مردم اونقدر توخوشی و رفاه باشن ک نخوان انقدر سخت کار کنن برای پول خیلی کم ک معلوم نیست کجای زندگیشونو میگیره🥺💔