چرا بعضیا به بهانه بارداری از عالم و آدم طلبکار میشن و توقع دارن

حالا منه بیچاره باردارم روم نمیشه به شوهرم بگم چی دلم کشیده میترسم فک کنه آدم ناز نازی هستم یا روم نمیشه خونه بابام یا جایی دیگه  اوق بزنم 😂 از ترسم هیجا نمیرم ک یهو نگن چقد ناز داره

دقیقا

منم یه بار تو مطب دکتر بودم منم بی حسی زده بودم برا لیزر جای جوش نوبتم شده بود

یه زنه اومده بود گوش دخترشو سوراخ کنه همش میگفت بچه من کم طاقته میشه نوبتت رو بدی من منم گفتم نه بی حسیم میره و احساس رضایت کامل هم دارم از این کارم بچشم بره صبر‌کردن رو یاد بگیره

چقدر   دلم گرفت برا بعضی کامنتا چقدر باهم غریبه شدیم.... 

البته مامانم بودا پتوهای خودش بود ولی هنوز هم پتو نخریدیم از این مسافرتی ها استقاده میکنیم 

من حاملم الان ۳ ماه و نیممه دوهفتس به بقیه گفتم تازه آخر هفته فقط میرم خونه محل کارم جای دیگس همه کاری هم خودم میکنم ولی خواهر شوهرم اونقد ناز میکنه که نگو الان ۵ ماهشه تو این ۵ ماه یه وعده خونه خودش غذا درست نکرده درحالیکه حتی اومده مهمونی خونه من

آقا ربطی به مهربونی نداره! اون خانم میتونست برا یه ساعت خاص وقت بگیره و بره سر ساعت خودش بیاد نه اینکه توقع داشته باشه بقیه نوبتشون رو بهش بدن!! حالا ابرو هم کار پزشکی نیست که بگین واجب بوده و ....

خب نوبت می‌گرفت اینو می‌تونست ک من خودمم باردارم ولی این واقعا سواستفاده میشه حق بقیه ضایع میشه

منم تو بارداری به خونه خودم ویار داشتم  گریه می کردم تو سه ماه دوبار گرد گیری کردم ولی بازم بو می داد اوففف عذاب بود 

عجب 

اون چرا نرفت خونش؟🤔

بنده خدا نمیگم معلول و مریض بوده

ولی انشالله تو بهترین شرایط خود شما هم این تجربه رو میکنید

واقعا سخته بخصوص توماهای اخر خانومها خیلی بهتر همو درک میکنن من بارداری رو تجربه کردم از بقیه هم چنین درخواستایی نکردم ولی خیلی چیز عجیبی نیست ی لحضه به فکرش رسیده شمایی ک خانومی بهتر شاید درکش کنی نیم ساعت بزاری کارشو راه بندازن

خآنم حامله ناتوان نیس 

بعدم شرایط خاصی نبود میخواست ابرو اصلاح کنه

اون خانوم یه درخواستی رو مودبانه بیان کرده و شما رد کردی تموم شده رفته نمیدونم چرا انقد اذیتت کرده یا چرا بقیه الان انقدر گارد گرفتن

والا منم خونه بابام نزدیکمه روم نمیشه همش ناهار و شام خونشون باشم یه ماهمه گفتم نهایت بذارم ماه های آخر اگر سهام شد بعضی خیلی رو دارن😑