خاک بر سر این مردا
مامانم شصت سالشع
گفت لباس مجلسیاشو میخواد بفروشه چون لباس زیاد داشت عکس از لباسا گرفته گذاشته تو دیوار
بعد یه مرد اومده پیام داده عکس یه زن فرستاده گفته من اینم شهر دورم خواهر لباسارو بپوش از هر زاویه هم عکس بده من ببینم که این همه راه بیخودی نیام
مامان منم تازه دیوار نصب کرده بی خبر همه جور عکسی داده بعد شمارشم داده به طرف که بیاد بخر
مرتیکه آشغال زنگ زد صداش شبیه موتادا بود میگه صیغه میشی
خدا ریشه اتون خشک کنه خدا به عذاب الهی دچارتون کنه
که زن شصت ساله هم کار دارین
این وسط بابام مامانمو کتک زد
خدا یه جوری بزنتون زمین سر این هول بازیاتون که نتونین بلند شین آلت های متحرک