برادرم سر اینکه دخترم اسباب بازی هاش رو به بچه هاش نداد هر چی خواست گفت ..گفت که بچت خسیسه گدا هست بعدم به بچه هاش کفت زود باشید اسباب بازی هاش رو پس بدید بعدم همه رو جمع کرد گفت بیا بگیر مادرم هم هیچی بهش نگفت منم نمیتونستم حرفی بزنم خیلی ناراحتم الان تو دلم غم دارم
برادرت هم عین بچه رفتار کرده تو به دل نگیر
دخترت که بچه اس هیچ ولی داداشت هم بچه اس شدیداا
چقدر بچست
کاش بزرگ ترا تو بحث بچه ها دخالت نکنن ببخشیدا ولی آخه بگو تو همسن بچه هایی میای نظر میدی😐
داداشتم خاله زنکیه واسه خودش
عزیزم بچه آن نباید بزرگترها دخالت کنند و اینکه برادرت اشتباه کرد
حتما بچه هاش خیلی گریه کردن و عصبی شده
منم جایی برم به بچم اسباب بازی ندن و هی نق بزنه گریه کنه اعصابم به هم میریزه،البته چیزی نمیگم
به بچت یاد بده وسایلش رو با بقیه تقسیم کنه اگ نمیکنه نبره جایی ک بچه های دیگ هستن تنهایی بازی کنه....حتی کسی میاد خونتون هم وقتی قراره بهشون نده پس بهتره ک نیاره جلوشون.اونام بچه هستن
این بحثا پیش میاد تو همه ی خانواده ها بگذر ازش
کلا مادرم هیچی به داداشم و بچه هاش نمیگه بعدم هر چی بچم رو مسخره میکرد اونم میخندید امشب از مادرم واقعا بدم اومد البته کلا دل خوشی ازش ندارم بهم محبت نداشت و نداره فقط الان که تو خونشون هستم مجبورم هیچی نگم و صبر کنم چون برای زایمانم بهشون احتیاج دارم
اخه بچن من نمیدونم چرا بزرگترا دخالت میکنن شاید توقع داشته شما باهاش حرف بزنی قانعش کنی که به اونام بده بازی کنن شما انجام ندادی
بعدا غیر مستقیم بهش بگو
بزرگترها گاهی از بچه ها بچه ترن
شما باید دفاع میکردی از خودت
اولیتتون رو‌فقط بچه هاتون بذارید
داداشت با اینکه کارش اشتباه بود باز اولویتش بچش بود
اول اینکه اشتابه کرد دخالت کرد ..وقتی هم دخالت کرد شما باید دفاع میکردی
نه اصلا فقط دخترم گفت نمیخوام اسباب بازی هام رو بدم برادرم هم سروع کرد منم اونجا نتونستم چیزی بگم عصبی شدم بعد که برادرم رفت با دخترم دعوا کردم حتی مادرم موقعی که داشتم دعواش میکردم هیچی نگفت انگار دوست داشت که بچم رو دعوا کنم انگار حرص شش گرفته بود
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
38 ثانیه پیش
38 ثانیه پیش
44 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
