سوار ماشین شدم با مامانم . پسره خیلی ادم حسابی بود خودش گفت مامور آگاهیه. باهامون راجب کارش صحبت میکرد .هی چن باریم از آیینه نگام کرد ولی بعد مدتی از این واقعا خوشم اومد . بخدا خیلیا شماره میدن بهم ولی من خوشم نمیاد ازشون.بعد خلاصه کرایه ازمونم نگرفت.پیاده شدنی ب مامانم آروم ندا دادم بعد مامانم گفت شمارتونو بدید مشکلی برامون پیش اومد شما باشی اونم داد بهش پیام بدم؟؟🥲💔