ما ی زمانی وضعمون خیلی خوب بود تو اطرافیانمون جوری ک خیلیا ب ما حسادت میکردن ولی بابام رفیق باز بود و ساده لوح کم کم همه دارایمونو از دست دادیم بابام ورشکست شد
الان چندساله خیلی سخت میگذرونیم و من بابتش خیلی ناراحتم و اعتماد بنفسمو از دست دادم
اما بدتر از اون اینه ک
توی هر بحثی ک یکی با ما میکنه ب ما میگه گدا این خیلی قلب منو میشکنه هیچوقت اونایی ک این حرفو بهمون گفتن یادم نمیره یه زمانی ما خیلی جاها بدردشون خوردیم از دارایمون بهشون نفع رسوندیم اما حالا اونا همش تو بحثا این کلمه میگن از ذهنم نمیره🥲