سلام دوستان میشه اگه کسی اطلاع داره تعبیر این خواب رو بگه
خیلی برام واضح بوده این خواب و تک به تک صحنه های خوابم رو به یاد دارم
یه مکانی بودم که میشه گفت دلتنگش بودم و اون جا هم آدمایی بودن که شدیدا دلتنگشم بود ، ولی کسایی که خیلی دلتنگ بودن که نتونستم باهاشون هم صحبت بشم
توی خواب دوتا از آدمایی که شدیدا دلتنگشم بودن حضور داشتن
یه مار زرد خیلی بزرگی توی خوابم بود مثلا فکر کنید ۲۰ متر و همه وحشت کرده بودن و یکی از همون آدمایی که دلتنگشم بودم اون مار رو گرفت و فراری داد
و اون یکی دیگه هم همش نگران بقیه بود که آسیبی نبینند
یه ساختمان خیلی بزرگی بود که از اتاقش مار های ریز سیاه بیرون میومدن و خیلی پر پیچ خم بود من دوتا از دوستان مثل اینکه که در عالم خواب گم شده باشیم تو ساختمون تو این اتاقا میرفتیم و میومدیم و از مارهای سیاه فرار میکردیم البته یه سری مرد هم بودن که سعی میکردن با مارهای سیاه اذیتمون کنن و نمیگذاشتن ما از اونا نجات پیدا کنیم و کل خواب تو این فکر بودم که نتونستم اون دوتا نفری که دلتنگشم بودم آخرش هم صحبت بشم ، به نظرتون چه تعبیری داره 🥲🥲🥲مدتهاست فکرم رو درگیر کزده