2777
2789

هر روز که از خواب بیدار میشم

کلی ماجرا و چالش پیش میاد

هر روز که برنامه ریزی میکنم یکسری کارا رو بکنم مثل دیروز

میخواستم زبان بخونم و یه سری درسارو رو مرور کنم 

تو خونه کلی کار پیش اومد بیشتر کارای خونه با من بود نزدیک ده ساعت فقط کار میکردم ظرف شستن و آشپزی و تمیزکاری و یک سری مشکلات خانوادگی که منم درگیرش بودم 

شب هم از خستگی بیهوش شدم 40 درصد برناممو تونستم انجام بدم

با این وجود خیلی اذیت میشم 

به نظرتون چیکار کنم

منطق خانوادم میگه چؤن تو خونه هستی باید کلی کار انجام بدی برای خونه در حالی که منم باید برای آیندم تلاش کنم ولی اگه دانشگاه برم یا سرکار دیگه چون بیرون هستم نمیتونن بگن کارای خونه و اینا رو انجام بده 

خلاصه که این روزا هم باید برا آیندم تلاش کنم ولی سختمه

شما چه جوری ادامه میدین با وجود مشکلات 

شاید این بغض آخرم باشد 🥲 من همونم که یه روز میخواستم دریا بشم....

خداقوت عزیزم

زندگی همینه دیکه

ممنون که انقدر تلاش میکنی❤️

ما از تو به غیر تو نداریم تمنا.... حلوا به کسی ده که محبت نچشیده.  🇵🇸🇮🇷 به نیت آزادی فلسطین ، نابودی ظالمین جهان و ظهور امام عصرمون یه صلوات بفرست 🌷🌷

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

خداقوت عزیزمزندگی همینه دیکهممنون که انقدر تلاش میکنی❤️

مرسی عزیزم 

ای کاش خدا هم میدید و راهمو آسون تر میکرد تا حداقل یه جبرانی بشه برام 

حیف که برا هر چیزی میمیرم و زنده میشم تا به دستش بیارم 

شاید این بغض آخرم باشد 🥲 من همونم که یه روز میخواستم دریا بشم....

مرسی عزیزم ای کاش خدا هم میدید و راهمو آسون تر میکرد تا حداقل یه جبرانی بشه برام حیف که برا هر چیزی ...

خداشت میبینه مطمئن باش

همیشه اون کار آسونه، کار خوبه نیستش که.....

از پس هرسختتی ای آسونیه 

سعی کن هرجور شده از اهدافی که داری پا پس نکشی



ما از تو به غیر تو نداریم تمنا.... حلوا به کسی ده که محبت نچشیده.  🇵🇸🇮🇷 به نیت آزادی فلسطین ، نابودی ظالمین جهان و ظهور امام عصرمون یه صلوات بفرست 🌷🌷

درس و برنامه هات واجب تر از کار خونه اس، وقتتو تلف نکن. یه قسمت کارو انجام بده بقیشو خودشون انجام بد ...

حقیقتش نظر خودمم همینه

ولی مثل دیشب مجبور شدم مامانمم گرفت یه مرغ که تازه کشته شد رو پاک کرد تو آشپزخونه و روی گاز 

آسپزخونه پر از مورچه شد 

منم اگه آسپزخونه رو تمییز نمی‌کردم تا  صبح زندگیمونو مورچه ها میخوردن

منم مجبور شدم تمیزکاری کنم بعدشم از خستگی بیهوش شدم 

خلاصه که زندگیم اینجوری منو به چالش میکشه

شاید این بغض آخرم باشد 🥲 من همونم که یه روز میخواستم دریا بشم....

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز