یه هفته ای میشه از شهر شوهرم اینا برگشتیم ۵ ساعت راهه
حالا نرسیده زنگ زدن به شوهرم که عموت مریضه دوباره بیایین
منم گفتم به شوهرم توبرو یه سر بزن دیگه من با بچه نیاییم سخته خوب،ناراحت شد میگه من متاهلم واسه چی مجردی برم
آخه چه ربطی داره نمرده که مریضه
میشه همفکری کنیین برم یا نرم؟