سلام ، تو خواب پدر بچمو بهم نشون دادن ، بچه هم دختر بود ، تو بیمارستان بودیم و بچه تازه به دنیا آمده بود، همسرم هم کنارم بود، من اون فرد رو میشناسم احتمال اینکه باهاش ازدواج کنم تقریباً صفره ، ۸ ماه پیش هم این خواب و دیدم نمیدونم واقعیت داره یا نه
یک آن شد این عاشق شدن ، دنیا همان یک لحظه بود آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود وقتی که من عاشق شدم ، شیطان به نامم سجده کرد. آدم زمینی تر شد و عالم به آدم سجده کرد...
یک آن شد این عاشق شدن ، دنیا همان یک لحظه بود آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود وقتی که من عاشق شدم ، شیطان به نامم سجده کرد. آدم زمینی تر شد و عالم به آدم سجده کرد...
آره ، خیلی از خدا خواستم قسمتم کنه ازش خوشم میاد، دعا زیادکردم ، اما شرایط فیزیکی طوری نیست که بیاد ، احتمالش صفره
یک آن شد این عاشق شدن ، دنیا همان یک لحظه بود آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود وقتی که من عاشق شدم ، شیطان به نامم سجده کرد. آدم زمینی تر شد و عالم به آدم سجده کرد...
یک آن شد این عاشق شدن ، دنیا همان یک لحظه بود آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود وقتی که من عاشق شدم ، شیطان به نامم سجده کرد. آدم زمینی تر شد و عالم به آدم سجده کرد...
احتمال داره چون تو ذهنت بوده و بهش فکردی همچین خوابی دادی. ولی اینکه رویای صادقه هم باشه و به واقعیت ...
خوابم یه جوری بود ، انگار خواب نبود، خیلی واضح بود
یک آن شد این عاشق شدن ، دنیا همان یک لحظه بود آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود وقتی که من عاشق شدم ، شیطان به نامم سجده کرد. آدم زمینی تر شد و عالم به آدم سجده کرد...
خانواده ش از من و خانوادم خوششون نمیاد، خودشم انگار هیچ احساسی به من نداره، پس با این حساب هیچ احتمالی وجود نداره که بهش برسم...
یک آن شد این عاشق شدن ، دنیا همان یک لحظه بود آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود وقتی که من عاشق شدم ، شیطان به نامم سجده کرد. آدم زمینی تر شد و عالم به آدم سجده کرد...