یه چیزایی هوس میکنم که نگو
مثلا دلم قرمه سبزی می خواس امروز
خودمم حالم بهم میخوره اگه غذا درست کنم
به شوهرم زنگ زدم گفتم گفت میخرم
خرید آورد از همون رستورانی که غذاشو دوست دارم
ولی یه قاشق خوردم اونی نبود که دلم می خواست
گفتم از قرمه سبزی های مامانت دلم می خواد
زنگ زد مامانش که میشه درست کنی بیایم؟
اونم گفت باشه و الان داره درست میکنه
خواهرشوهرم اینا هم اومدن هی میگن و میخندن به کارم
اصلا لوس نیستم ولی یجوری شدم که تا اون غذا رو نخورم تا صبح نمیتونم بخوابم
خوبیش اینه که شوهرم میگفت بچه نمی خوام و الان اینجوری میکنه براش
یاد آوریم میکنه به خاطر بچس نه تو