2777
2789

نگران دخترها نباش

این مرد خودخواه نمیتونه جمعشون کنه

ممکنه اولش برای اذیت کردنت بگه نمیذارم پیشت باشند ولی خیلی زود می فهمه بچه داری کار سختیه

ولی به نظرم در کل کار به طلاق نمی کشه وسط راه جا میزنه.

از طرفی برای بچه ها جنگ هر روزه و مادر افسرده از نبود مادر بدتره

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

نگران دخترها نباشاین مرد خودخواه نمیتونه جمعشون کنهممکنه اولش برای اذیت کردنت بگه نمیذارم پیشت باشند ...

جمع که هیچ کسی نمیتونه مثل مادر جمعشون کنه و لی خب من خیلی سختی قراره بکشم همچنین بچه ها ولی خب باید تحمل کنم و به قول شما مادر افسرده و زندگی پرتنش بدتر از جدایی هست 

میترسم برگردم بدتر شه وضعم و دوباره همین شرایط پیش بیاد اون وقتی عصبانی میشه اصلا منو نمیبینه که بخا ...

گاهی وقتا نیازه قبل طلاق همه راه هارو انتخاب کن همه شون رو. و همه شون رو انجام بده و اگه نتیجه ندیدی بکش کنار اینجوری بعد طلاق عذاب نمیکشی 

ولی چون مدارس داره شروع میشه بخاطر بچه ها برگرد برای جدایی سال ها فرصت داری 

ولی به نظرم اگه تلاشت رو کردی تغییر نکرد ی بار حسابی بترسون سه چهارماه بزار برو طی لین مدت بچه هارو هم روشن کن که هدفت این هست و بگو تا میتونن اذیتش کنن و اونارو بزار پیش باباشون برو  اذیتش کن توقیف کن مهریه اجرا بزار ببین یا پشیمون میشه یا هم تموم میشه بالاخره از این دودلی نجات پیدا میکنی اگه اینم انجام دادی تغیبرنکرد و واقعا قابل تحمل نبود بچه هات رو بردار و یه تصمیم برای زندگیت بگیر ولی الان عجله نکن به شوهرت هم پیام های محبت آمیز بده نمیدونم واقعا شاید فرق کرد منم شرایط بدتر از تو داشتم اسی تایپیک هامو بخونی میبینی این مادر و پسر چیا نکردن داشتم میمردم ولی خب کاسه صبرم لبریز شد نتونستم دفعه آخر که داشت فوش میداد فکر می‌کرد منم مثل همیشه چیزی نمیگم و سکوت میکنم که به خانواده من توهین کنه 

منم قشنگ جلو چشمش وضو گرفتم تشهد و شهادت دادم و گفتم از مرگ نمیترسم و هر توهینی که کرد ده تا گذاشتم روش به خودش برگردوندم گفت میزنم میمیری ها گفتم خب دیه مو خانوادم میگیرن خودتم اعدام میکنن جواب واق واق، همون واق واق هست نباید بترسی نباید 

لطفا واسه طلاق عجله نکن فقط حواست باشه بچه دار نشی 

اگه شوهرت بازم زنگ زد با لحن شوخ بگو یکم حالم خوب نبود اومدم انرزی بگیرم حالم بهتر بشه بیام پیشتون بگو تحمل دوری تو ندارم خب محبت کن اسی کم کم بهتر میشه حداقل به خاطر بچه هات 

چاره نداریم باید ی کم کوتاه بیاییم 😔ولی نترس از هیچی نترس برای خودت مرز بزار 

لطفا تایپیک هامو بخون ببین چیا کشیدم تو شهر غریب 

ولی ادب کردم ها ادب 

سخت بود خیلی سخت بود ولی می ارزید شوهرم فهمید اشتباهش رو. الانم اذیت میکنه ولی زندانی نیستم خیلی فرق کرده 

زود برای طلاق تصمیم نگیر برای اونا هم که. شده تلاش کن 

عزیزم چقد سختمن که دیگه کم آوردم در هر صورت سختی میکشم

بله سخت بود اما گذشت و خیلی چیزا از دست دادم یکیشون سلامتی خودم


کاربر قدیمی هستم بخواطر به آدم عقده ای تعلیق شدم کورد زبانم و به زبانم افتخار میکنم❤️نظر مخالف داری با احترام ریپ بزن اگه عقده ای هستی ریپ نزن ممنون میشم 

آره سادگی خودم این بلاها رو سرم آورد الان کم آوردم

بله متاسفانه 

کاربر قدیمی هستم بخواطر به آدم عقده ای تعلیق شدم کورد زبانم و به زبانم افتخار میکنم❤️نظر مخالف داری با احترام ریپ بزن اگه عقده ای هستی ریپ نزن ممنون میشم 

گاهی وقتا نیازه قبل طلاق همه راه هارو انتخاب کن همه شون رو. و همه شون رو انجام بده و اگه نتیجه ندیدی ...

بله کاملا حرفات درسته باید همه چیو امتحان کنم تا بعدا پشیمون نشم با اینکه خسته و نا امیدم ولی سر لج هم افتادم بخاطر بچه ها باید خوب فکر کنم من تمام هم و غمم آلاخون آلاخون شدن بچه هاست شوهرم که خیلی خودخواه و مغرور منم آدمی نیستم که الکی حرف بزنم بخام برم میرم که دستش بهم نرسه الان دارم به این شرایط نزدیک میشم واقعا خسته و درمونده شدم ممنون عزیزم از همدردی و نظرت

لطفا واسه طلاق عجله نکن فقط حواست باشه بچه دار نشی اگه شوهرت بازم زنگ زد با لحن شوخ بگو یکم حالم خوب ...

من همه لباسای خودم و بچه هام رو جمع کردم اومدم میدونه که واسه چی اومدم و خیلی تماس و زنگ  زد ولی من دل و دماغی برام نمونده که جوابشو بدم راستش حرفی نداشتم بزنم و گفتم تصمیممو که گرفتم جوابشو میدم وقتی اون باهام اتمام حجت کرده که عوض نمیشه خب من باید فکر کنم بعد جواب بدم ولی خیلی خستم ذهنم خستس نای فکر کردن هم ندارم گاهی اوقات میگم کلا تمومش کنم همه چیو بچه و زندگی و شوهر و همه رو بدم به خودش برم واسه خودم  اصلا نمیدونم چم شده احساس پوچی میکنم 

بله سخت بود اما گذشت و خیلی چیزا از دست دادم یکیشون سلامتی خودم

منم خیلی سالم نیستم عزیزم استرس که میگیرم تمام بدنم درد میگیره میترسم یه شب که سرمو گذاشتم دیگه بلند نشم از خواب بچه هام تا آخر عمر بی مادر شن

منم خیلی سالم نیستم عزیزم استرس که میگیرم تمام بدنم درد میگیره میترسم یه شب که سرمو گذاشتم دیگه بلند ...

میفهمم استرس خیلی بده 

بهترین تصمیم بگیر 

کاربر قدیمی هستم بخواطر به آدم عقده ای تعلیق شدم کورد زبانم و به زبانم افتخار میکنم❤️نظر مخالف داری با احترام ریپ بزن اگه عقده ای هستی ریپ نزن ممنون میشم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792