♨️ #سی_ثانیه_نهجالبلاغه
(قسمت صد و هفدهم)
خطبه نود و نه:
«ای بندگان خدا! شما را به ترک این دنیا که سرانجام شما را ترک میکند، توصیه میکنم؛ هر چند ترک آن را دوست ندارید. دنیایی که جسمهای شما را فرسوده میسازد، با این که دوست دارید جسمهایتان، همواره تازه و نو باشد! شما نسبت به دنیا همانند مسافرانی هستید که وقتى قدم در جاده گذاشتهاند، احساس مىکنند به پایان راه رسیدهاند و تا برای رسیدن به نشانهای در وسطِ راه، تصمیم گرفتند، گویى بلافاصله در کنار آن قرار گرفتهاند (دنیا آنچنان به سرعت میگذرد که انسان تا چشم برهم میزند، همه چیز پایان مییابد)
(آرى، دنیا به سرعت پایان مىیابد) کسى که (در این دنیا) به سوى مقصد پیش مىرود، چه زود به آن مىرسد! و چگونه مىتواند امید به بقا داشته باشد، کسی که روز معيّنى (زمان مرگ) در پیش دارد، که از آن نمىتواند فراتر برود (زمان مرگش مشخص است). مرگ، به سرعت او را دنبال مىکند و به پیش مىراند و اجل، او را به زور و برخلاف میلش، به جدايى از دنیا وادار مىسازد. حال که چنین است، برای به دست آوردن عزّت و افتخاراتِ (موهوم) سرودست نشکنید؛ و به زینت و نعمتهايش فريفته نشوید؛ و از رنج و ناراحتىهاى آن بىتابى نکنید! چرا که عزّت و افتخاراتش به زودى پايان مىگيرد؛ زينت و نعمتهايش زايل مىگردد؛ و رنج و ناراحتىهايش تمام مىشود، (و در يک کلمه) دوران هر چيز سپرى مىگردد و هر موجود زندهاى به سوى فنا پيش مىرود»