بچه اولم حدود یه سالشه الان داره تنهایی بازی میکنه
یه لحظه دلم گرفت از تنها بازی کردنش
از همین الان بچه ی دیگه میبینه ذوق میکنه
حالا بزرگ بشه و بزرگسالی و اینا بازم تنها
ولی من اصلا بچه دوم نمیخوام به هیچ وجه
وضعیت مالی متوسط هست ولی به خاطر وضعیت مالی نه به خاطر سختیش نمیخوام
این تا یه سالش بشه برام ۱۰ سال گذشت
شب به دنیا اومدنش مرگو تجربه کردم بعدشم که از درس و زندگی افتادم به شب بیداری و دکتر برای رفلاکس و زردی و سرماخوردگی..
کلا خودم و شوهرم اونقدر اعصاب و حوصله آرومی نداریم اصلا
سر این تا یه سالش بشه کلی غر زدیم
شوهرم هم همش میخواد بره مهمونی و سفر با بچه هم که نمیشه هر وقت هم رفتیم تقریبا زهرمار شده
کلی هم استرس کشیدیم
بعد الان نشستم به تنها بازی کردن بچم دلسوزی میکنم ...
یا به اینکه بزرگ شه تنها باشه..