دوستان من با یه اقای ۴۴ساله که یه بار سابقه ی ازدواج سنتیه ناموفقی رو داشتن آشنا شدم ایشون به قدری ابراز علاقه و توجه بهم دارن که من خسته شدم واقعااا .میگه اولین باره عاشق شدم .قبلش هم کلی دوس دختر داشته .از رفتاراشم متوجه علاقش شدم منتها من علاقه ای ندارم و هرچی ایشون تلاش میکنه توی قلبم نمیره مدیر تولید یع کارخونست خونواده خوبیم داره .همش میگه بیا توی مهمونیاا توروبه خواهرم و مامانم معرفی کنم ولی تو دلم نیست واقعاا من اصلا به کسی علاقه مند نمیشم .خودم هم ۳۴سالمه و تا الان ازدواج نکردم .این اقا همش میگه اینده این کار کنیم وقتی ازدواج کردیم .و از این حرفا ولی میگه مثلا با دوستات کافه کمتر برو .یا میگه هرجا میری بهم بگو .یا دیشب میگه چرا دوستت درمورد من نظر میده ..هستین پیاماشو بزارم ؟؟لطفا راهنمایی کنید ادامه بدم یا نه
بز
هستیم عین عقاب
نگفتی چند ماهه اشنا شدین
بنظرم باید شش ماه با هم باشین بعد اگه به دلت نبود کات کنی
https://www.ninisite.com/user/9790f9f5-4b40-44c6-b155-2461590e5951/hanin-mersad دوستان همتون بیایین لطفا
خب الان ما چی بگیم به نظر حرف بدی نزده که بودار باشه
دوست داره تو با اون وقت بگذرونی
این از همین الا داره امر و نهی میکنه میگه اینکارو بکن اون کارو نکن
قدرت تصمیم گیری رو هنوز هیچی نشده از شما گرفته
از اونجاییم که میگی زیاد دوست دختر داشته معلومه آدم با تجربه ای هس که نقطه ضعف و قلق هر دختری رو بلده
یکم بیشتر زمان آشنایی بده و سریع بله نده بنظرم
چرا این این جوری هست ازش حس خوب نگرفتم یک جوری شدم 😕
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
23 ثانیه پیش
23 ثانیه پیش
25 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
