مامانتون تحویل نگیره شمارو چیکار میکنید

جالبیش اینجاست من ۱۰ سال با همین کارا اونم تو خانواده شوهرم کنار اومدم حتی بدتر

تا آبجیم ازدواج کرد این طرف خانواده خودم شروع کردن چقدر سخته برام خیلی پوست کلفت ام بخدا این‌جا ببین کی درست بشن

خانواده شوهرم ۱۰ سال اذیت مون کردن و بعد کلی بحث و دعوا و کشمکش درست شدن 

اخه دلمم نازکه لامصب اصن دلم نمی‌خواد با خانواده ام بحث منم باز

آی گفتی منم مهم نیستم 

هعی این دیگ ته سنگ دلیه...

ی سوال مگ خودشون ما رو نزاییدن ؟؟؟

مگ ما خلق و خو و ... خودشون نداریم؟؟

مگ ما از خودشون از گوشت تنشون نیستیم؟؟؟

میگم شاید اخلاق های باباهامون داریم خوششون نمیاد یا و میدونم همش دنبال جوابم 

عزیزم داداش ۱۸ ساله ام زن میخواد بعد هیچی نداره دوماهه شروع ب کار کرده و هیچ پس انداز و ثبات شغلی و بیمه نداره و ... اینا مهمه یا این مهمه که داداشم اون دختره رو نگیره که چرا چون ابجیم جاریش با این دختره فامیله و ابجیمم با جاریش کارد و پنیره میگه آره اونو نگیره چون من خوشم نمیاد از جاریم اونم با جاریم فامیله یعنی چی این چرت و پرتها

آره می‌ترسه چون آبجیم تا چیزی بشه مامانم میشوره میزاره کنار اما خوب جسارت این کار هم مامانم داده دیگ چطور دست و پای منو جمع میکنه نمیتونه همین کارو با ابجیمم بکنن

نه بابا اصن بهش نگفتن ب اونم همین چرت و پرتا رو گفتن 

بحث انتخاب اصن نباید باز بشه باید باهاش حرف زده بشه اونو متوجه بکنن کارش اصن درست نیست....همین ابجیم فردا بخواد. داداشم طلاق بگیره میگن آره طلاق بگیره بریم فلانی بگیریم باهاش دوستیم ثروتمندن عوض اینکه جلو طلاق بگیرن