سلام خانما متوجه شدم نامزدم هیزه مدام چشمش دنبال دخترا و زنا س رفتیم سفره خونه دوتا دختر رو میز نشسته بودن گفتم بریم تو کلبه اون ور بشینیم قبول نکرد هی میگفت بریم اون دقیقا جایی ک دوتا دخترا بودن از این دافا رفتیم مدام فکرش پیش اونا بود هرجا میرم حالمو بد میکنه
جنبهی محبت نداریم! ظرفیتمون که تکمیل شد، غرورمون سر ریز میشه، و سیل بیتفاوتیهای ما افراد مهربون رو غرق میکنه. بعد آروم که گرفتیم، هاج و واج دنبال محبت میگردیم. آدمهای عجیبی هستیم …
الان دیگه تنها دلخوشیت یه بیرون رفتن و گردشه که اونم زهرمارت میکنه
جنبهی محبت نداریم! ظرفیتمون که تکمیل شد، غرورمون سر ریز میشه، و سیل بیتفاوتیهای ما افراد مهربون رو غرق میکنه. بعد آروم که گرفتیم، هاج و واج دنبال محبت میگردیم. آدمهای عجیبی هستیم …