راستش منم بهش میگفتم ناراحتم ،و واقعا باهاش قهر کردم اما خب پوست کلفت بود دیگه ،جبران نکرد
ببین قطعا طول کشید تا از فکرش بیام بیرون ،اصلا غیرممکن میدیدم که بهش فکر نکنم ،حتی از تختم بدم میومد😂😂😂چون من و اون عادت داشتیم آخر شبا معمولا چت میکردیم و من همیشه رو تختم دراز میکشیدم ،تختم برام یادآور چت هامون بود😂😂تا یک سال رو تختم نمیخوابیدم ،بعد یک سال هم خیلی کم کم و به زور اومدم رو تخت😂😂
خلاصه که خودمو مشغول کردم ،خودمو انقدرر مشغول کردم تا تو فکرم نباشه ، و واقعااا از ذهنم رفت،امااا دقیقا زمانی که بیخیالش شدم ،خودش اومد تو اینستا بهم ریکوئست داد ،همون بیشعوری که خودش پاکم کرد ،اکسپت کردم و چند ماه بعدش هم فالوش کردم ،اما خب برای اکسپت کردنش دلیل داشتم ،میخواستم ببینه که حالم خوبه ،از بیرون رفتنام و تفریحام میزاشتم تا ببینه حالم خوبه، و واقعا وجودش برام مهم نبود ،ببین نمیدونم تو رابطه رفته یا نه ،اما خب اینو خوب میدونم کل دنیا رو بگرده عین من نمیتونه پیدا کنه ،واقعا نمیتونه
بعد از اینکه ریکوئست داد یه مدت ذهنم درگیرش شد ،خاطره هامون یادم افتاد و یا جاهایی که باهم میرفتیم یادآوری شد ،حتی ابراز علاقش هم یاد آوری شد ،اما خب طبیعی بود ،چون یه تایمی تو زندگیم بود
باور کن یه وقتایی که استوری میزازه وقتی سین میزنم با خودم میگم واقعا این آدم تو زندگیم بود؟😂😂😂😂چرا الان هیچ حسی بهش ندارم؟ باور میکنی حتی نفرت هم ازش ندارم ،یه تایمی نفرت داشتما ،اما وقتی فهمیدم چه شانسی اوردم نفرت هم رفت