سلام(خلاصه مینویسم)
یکسال پیش همسرم تصادف سختی کرد و ورشکست کردیم،هزینه عمل و بلیط و ی بخشی از اقساط و بدهی هامون رو خانواده اش دادن،بعد ازون ک سرپا شدیم و خواستیم پولهاشونو برگردونیم قبول نکردن و گفتن وظیفه مون بوده و...
خلاصه من توی آپارتمان با خاهرای شوهرم زندگی میکنم،دوتا شون شاغلن و کارمندن، از ی نفر شنیدم بکوشم زده فلانی(خواهر شوهرم)میخاد از اول مهر بچشو بیاره ک من نگه دارم واسش....من خیلی جا خوردم و زورم اومد ک بدون اینکه حتا نظر منو بپرسم واسه من برنامه ریختن
خلاصه هنوز خودش چیزی نگفته اما حس میکنم همین فکرو داره و تصمیم گرفته...
اینم بگم سال قبل گاهی چند بار ک پرستارش نمیومد من بچشو میاوردم پیش خودم ....
شده کابوسم دیگه ،واقعا مطمعنم اگه نه بیارم بلوا ب پا میشه و تمام کارایی کر کردن ب رخ ما میکشن و آبرو ریزی میکنن
شما بگید توقع بیجا دارن یا بجا🧐