چندروزه زایمان کردم مادرشوهرم اومده و ماندگار شده نمیره خونه ش ...منم واقعن اذیتم ب آرامش احتیاج دارم...روزای اول ک‌همشون روی سرم بودن میشستن و میپختن ومیخوردن خرج خورد و خوراکشون سر به فلک‌کشید هرچی تقویتی و خوراکی مقوی شوهرم میخره تو شکم اونا میره تا من...الان بقیه شوند رفتن این یکی مونده جالب اینجاس خونه ش تا خونه ی ما دو دقیقه راهه ..من حالم خوبه خودم دارم آشپزی میکنم میذارم جلوش همشم غذای رنگارنگ باید باشه خسته م بخدا😭
نمک تو کفشش کن نفهمه کم بریز
منم اینجوری بودم چندسال پیش🤣🤣🤣
ولی من برعکسه خانواده خودم بودن
وای عین مادرشوهر من.. اومد موند.. برادرشوهرم به زور بردش..
بگو میخام برم خونه مادرم گفته بیا پیشم میخام با نوه ام رو ببینم و رفتی اونجا برنگرد خونه تا چند روز خودشون گم میشن
بنظرم شوهرت باید بهش غیر مستقیم بگه بره تو بگی آدم بده تو میشی
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
