هیچ وقت نمیتونی بفهمی
پشت خنده های کسی چقدر بغض جمع شده
پشت بیخیال گفتنش چقدر حرف نگفته
پشت بی تفاوتی های کسی چقدر دلتنگی
پشت آرایش غلیظ یک زن چقدر عشق ، دلشوره ، اشک ، شک
و پشت سکوت سنگین یک مرد چقدر غرور ، ترس ، درد هست !
تو هیچوقت نمیتونی بفهمی
پشت دست های گره خورده یک زن و مرد چقدر فاصله خوابیده
و پشت تعهد شناسنامهای شون چقدر هوس !
پشت قیافه منطقی یک آدم چقدر جنون ،
پشت عصبانیت یک آدم چقدر مهربونی ،
پشت سر شلوغی های یکی چقدر تنهایی ،
پشت انزوای یکی چقدر دلیل ...
تو هیچوقت یک زن خیابونی رو توی خونه اش ندیدی!
همونطور که یک خانم جلسه ای توی خونه اش ندیدی!
تو از خاطرات کودکی یک قاتل زنجیره ای ،
یک دزد حرفه ای ، یک معتاد الکلی چیزی نمی دونی ...
تو خیلی وقتا ، خیلی جاها ، توی خیلی از شرایط نبودی
اما راجبش گفتی ؛ قضاوت کردی ، رای دادی ، محکوم کردی
"تو خدا نبودی اما خدایی کردی"