میشه بخونی همشو لطفا ؟🥲🩷
پارتنرم بشدتتتتتت انسانه کینه‌ایه
و این شد یکی از چالشایِ سخته من که دارم توش کم میارم واقعا الانم به ی مو بندم!
هر وقت بحثمون میشه قبرستون شُخم میزد که آره بهم گفته بودی بی‌چشم و رو ..
حالا من در اوجِ عصبانیت بودم و چندین بار ازش معذرت خواهی کردم کلا دست خودم نیست وقتی عصبی میشم واقعاا ی کلمه‌هایی میگم که خودم خیلی پشیمون میشم میشینم تا صبح خودخوری و گریه میکنم ولی اصلااااا چیزی تو دلم نیست و سریع یادم میره و میبخشم حتی حرفایِ خودشو 🥲🩷
حالا دوست پسرم حرفایِ یک ساله پیشه منو میاد میزنه تو چشمم و اصلااااااااااااا گذشت نداره اصلا اصلا.
این سری آخر که الان رابطمون ی جورابی توی بدترین شرایطه بخاطر ی سری کاراش که دیگه خیلی ناراحتم کرد و من خیلی صبوری میکردم یهو جوش اووردم و بهش گفتم ؛ تو مردی آخه؟
و میدونم این کلمه‌م خیلی بد بود ولی نصف شب بود و من قبلش از عصری داشتم گریه میکردم و قرص خورده بودم و اصلا حالتِ نرمالی نداشتم و اون شب انگار عزیزی از دست دادم انقدر حال روحیم بد بود و رفتاراش خسته‌م کرده بود شدید!
بعد از این حرف دیگه خودم فاتحه‌ی رابطمو خوندم چون میدونستم این آدم دیگه عمرا منو ببخشه یا گذشت کنه ..
از اون موقع ده روزه من دارم گریه میکنم و خودخوری میکنم و اونم کلا باهام قهره کرده ی چندباری معذرت خواهی کردم ولی ی جوره شدیدی ازم کینه به دل گرفته که فقط رفتارای بدمو میگه همش داره بدمو میگه انگاری خون جلو چشاشو گرفته ، که تو اینجوری ای اونجوری ای تو فلانی و هر خصلت بدی که داشتمو نداشتمو میکوبه تو صورتم
یعنی جلوش پرپرم بشم میگه یادته بهم چی گفتی؟
میدونم حق داره خیلی ام حق داره ولی دیگه بیش از حد نیست؟
بنظرتون این عشقمون و رابطمون دیگه آلوده شده؟ولش کنم؟یا هنوز واسش بجنگم؟
دوسشم دارم من :))))
