2777
2789

من امشر خیلی دلم گرفته و دارم را گریه تایپ مبکنم ولی میخوام یکم سبک بشم ودرد دل کنم با کسی ولی کسی  رو پیدا نکردم و اومدم اینجا .

من یک دختر و یک پسر چند ماهه دارم و جاریم. و دختر داییم و خاله من و خاله شوهرم هم بچه دارن و با فاصله بیست روز .یعنی همشون هم سنن .

طرف خونواده مادر شوهرم و خواهر شوهرم بچه جاریم و دوست دارن و یکسره اونو بغل میکنن و قربون صدقه اش میرن .

مامان خودمم اینقدری که بچه خالم و دختر داییم و دوست داره و بغل میکنه و ناز و ماچ میکنشون برا نوه های خودش اینجوری نیست .مثلا امروز بچه ها داشتن اسباب بازی به هم پرت میکردن بچه دختر داییم و برداشت و رفت جای دیگه گذاشت و گفت مراقب این باشین به سرش نخوره  ولی از نوه خودش یادش نیومد.یا دیشب من نزدیک در نشسته بودم بعد که دختر داییم اومد جای من  گفت الهام اینجا نشین دم دره بچت سرما میخوره  یا یکسره دختر بزرگم رو دعوا میکنه و دتترای خواهر خودش رو بغلش میکنه .من دیگه تحمل این رفتارا رو ندارم نمیتونمم به مامانم چیزی بگم صدای گریه بچه دختر داییم رو میشنوه از دور جانم جانم میکنه ولی بچه من غش کنه از گریه یادش نمیاد 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

كاش كه مادر منم بود فقط

بچه هاي منم تحويل نميگرفت مهم نبود...

فقط بود...

‏+چرا کشتیش؟                                                            -آقای قاضی، ایرانی بود، داشت زجرکش می‌شد، راحتش  كردم

  

من جای شما بودم با پدرم درددل میکردم و بهش میگفتم یه جوری که نفهمه من گفتم به مادرم بگه یکم رو رفتارش رو عوض کنه 

هرروز که از خواب بیدار میشید اگه دیدید تو ایران اتفاق ناراحت کننده‌ای نیفتاده تعجب نکنید  صفحه رو یه رفرش کنید خودش درست میشه🙄
من خوهار هم ندارم خیلی احساس تنهایی و بی کسی میکنم ولی خدارو شکر بابام هستش اون خیلی ماهه یک دنیا یک ...

عزیزم...باز خدا رو شکر که پدرت به فکرته و حواسش بهت هست.مادرت هم شاید از روی رودروایسی با خواهر زاده و برادر زادش اینجوری برخورد میکنه

😍😍😍بالاخره نفس مامان دنیا اومد😍😍😍

  مامان منم بچه ي خواهرش عين جونش ميمونن ما انگار دشمنشيم از من تنها تر نيست خواهر برادر ندارم شوهرمم عين گاوه به خدا دارم له ميشم خدا به دادمون برسه

....!هیچ کس احساسم را نفهمید. ..!

والا دور و برت که پره

من هیچ تنهایی ندیدم تو حرفات

برو خداتو شکر کن

من تو یه شهر غریبم که هفت هشت ساعت با پدر و مادرم فاصله دارم

هیچ فک و فامیلی هم اینجا ندارم

یعنی هیچچچی

فقط خودم و همسرم و پسرم

ناشکری نکن

من فکر میکنم خودتم حساسی

  مامان منم بچه ي خواهرش عين جونش ميمونن ما انگار دشمنشيم از من تنها تر نيست خواهر برادر ...

دقبقا مامانم جواب سلام شوهرمو به زور میده ولی با دامادای داداشش همچین گرم صحبت میکنه فقط میگی بچه داداششن

عزیزم مامان منم اینطوریه...جونشو میده برا فامیلاش...برای خواهر برادر ها و بچه هاشون....

ولی واسه ما نه...من الان ازشون دورم....

عید من استراحت مطلق بود گفت یا باید خواهرام و بچه هاشونم بیاریم یا اصلا نمیایم و اصلا نیومدن ی سر بمن بزنن که همه عید خوابیده بودم....ولی واسه خواهراش و بچه هاشون . ...

در صورتیکه اونا اصلا اینجوری نیستن

دخترم همه ی دنیای منه  
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز