2777
2789
عنوان

حس میکنم خیلی از این مادرشوهر های بدجنس اولویتشون بچه هاشون بودن

| مشاهده متن کامل بحث + 195 بازدید | 21 پست
صد درصد نیست دیدم تواطرافیان که مادره تا پسرش زن نگرفته اصلایادش نبوده پسر داره وتا تونسته ازش گنده ...


مادرشوهر خودم همینجوریه. 

بچه دوم ابتدایی رو توی خونه ی شهرشون ول میکرده می‌رفته روستا. 

نه کمک مالی نه عاطفی هیچی. 

الان براش مهم شده پسراش چی میخورن. عروس ها چطور خرج میکنن. حتی تصمیم میگیره برای ما چی بخریم کجا بریم چیکار کنیم با اینکه حتی در یک ریال داشته هامون نقشی نداشته اصلا

صد درصد نیست دیدم تواطرافیان که مادره تا پسرش زن نگرفته اصلایادش نبوده پسر داره وتا تونسته ازش گنده ...

مادرشوهر من از شوهرم توقع مالی نداره ولی توقعم نداره واسه من خرج کنه   کلا توقع داره همه چی تحت کنترل اون باشه دیشبم تاپیک زدم براش

فقط 13 هفته و 6 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

تاریخ۱۴۰۴/۰۳/۰۲ بیبی چکم مثبت شد 🥰۱۴۰۴/۰۳/۰۳ جواب آزمایشم با بتا ۱۶۰۰ مثبت شد مامان جون نمی‌دونم دختری یا پسر ولی منو بابا عاشقانه دوست داریم و از حضورت خوشحالیم 😘۱۴۰۴/۳/۳۱ رفتیم سونوگرافی خدارو شکر قلبت تشکیل شده بود😍۱۴۰۴/۰۴/۱۸ واسه اولین بار صدای قلب کوچولوی شنیدم  🤩۱۴۰۴/۴/۲۳ رفتیم انتی بابا کلی ذوق کرد از دیدنت و توهم حسابی شیطنت و دلبری میکردی دستای کوچولوت تو دهنت بود و دکتر احتمال داد یه پسر ناز باشی😍۱۴۰۴/۵/۲۰ اولین ضربهات مثل نبض حس کردم عشق مامان 🥰۱۴۰۴/۰۶/۰۵ رفتیم آنومالی ماشاالله خیلی شیطونی مامانی همش داشتی میچرخیدی دوست داشتم ساعتها به صفحه مانیتور نگاه کنم و ببینمت خانم دکتر گفت یه پسر نانازی 🥰۱۴۰۴/۰۶/۱۳ اولین خریدت کردیم دوتا زیر دکمه کوچولو بابا همش میگه این خیلی برات بزرگه 🤩۱۴۰۴٫۰۷/۰۲ وقتی بابایی دستش رو شکمم بود یه لگد محکم زدی بابایی کلی خندید و ذوق کرد برات ❤️ ۱۴۰۴/۰۷/۰۳ پریشب با دیدن خون یه شوک بهم دادی مامانی اونجا احساس کردم یه تیکه از وجودمی و چقدر بهت دلبستم من گریه کردم و بابایی خیلی نگرانت بود رفتم دکتر و گفت نیم سانتی دهانه رحم باز شده و باید استراحت کنم 😢۱۴۰۴٫۰۷٫۱۵ امروز اتفاقی فهمیدیم بابایی از یه آهنگ خارجی خوشش میاد توهم خوشت میاد و هروقت اون آهنگ میذاریم کلی تکون میخوری منو باباییم دستمون میذاریم رو شکمم و دوتایی از شیطنتات کیف میکنیم راستی اسمتم انتخاب کردیم قلب مامان  ❤️

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

مادرشوهر خودم همینجوریه. بچه دوم ابتدایی رو توی خونه ی شهرشون ول میکرده می‌رفته روستا. نه کمک مالی ن ...

پدر شوهر من از بچگی با شوهرم مشکل داشته کلا بعد از بچگی همش یا خونه مامان بزرگش بوده یا عمش بزرگ شده خونه رفیقاش خلاصه ماه به ماه خونه نبوده الان دو هفته یه بار یه هفته یه بار کچلمون می‌کنه انقد زنگ میزنه کی میاین  تا چند ماه پیش ماهی یه بار می‌رفتیم به حرفش گوش نمی دادیم بعد یه شرایطی پیش اومد بخاطر ویار و بارداری و کار شوهرم یه مدت دو هفته یه بار رفتیم اونروز شوهرم گفت انقد اصرار نکن بیاین نیلوفر باردار نمیتونه تو ماشین اذیت میشه آخه نزدیک دوساعت راه میگه بره پشت دراز بکشه  

فقط 13 هفته و 6 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

تاریخ۱۴۰۴/۰۳/۰۲ بیبی چکم مثبت شد 🥰۱۴۰۴/۰۳/۰۳ جواب آزمایشم با بتا ۱۶۰۰ مثبت شد مامان جون نمی‌دونم دختری یا پسر ولی منو بابا عاشقانه دوست داریم و از حضورت خوشحالیم 😘۱۴۰۴/۳/۳۱ رفتیم سونوگرافی خدارو شکر قلبت تشکیل شده بود😍۱۴۰۴/۰۴/۱۸ واسه اولین بار صدای قلب کوچولوی شنیدم  🤩۱۴۰۴/۴/۲۳ رفتیم انتی بابا کلی ذوق کرد از دیدنت و توهم حسابی شیطنت و دلبری میکردی دستای کوچولوت تو دهنت بود و دکتر احتمال داد یه پسر ناز باشی😍۱۴۰۴/۵/۲۰ اولین ضربهات مثل نبض حس کردم عشق مامان 🥰۱۴۰۴/۰۶/۰۵ رفتیم آنومالی ماشاالله خیلی شیطونی مامانی همش داشتی میچرخیدی دوست داشتم ساعتها به صفحه مانیتور نگاه کنم و ببینمت خانم دکتر گفت یه پسر نانازی 🥰۱۴۰۴/۰۶/۱۳ اولین خریدت کردیم دوتا زیر دکمه کوچولو بابا همش میگه این خیلی برات بزرگه 🤩۱۴۰۴٫۰۷/۰۲ وقتی بابایی دستش رو شکمم بود یه لگد محکم زدی بابایی کلی خندید و ذوق کرد برات ❤️ ۱۴۰۴/۰۷/۰۳ پریشب با دیدن خون یه شوک بهم دادی مامانی اونجا احساس کردم یه تیکه از وجودمی و چقدر بهت دلبستم من گریه کردم و بابایی خیلی نگرانت بود رفتم دکتر و گفت نیم سانتی دهانه رحم باز شده و باید استراحت کنم 😢۱۴۰۴٫۰۷٫۱۵ امروز اتفاقی فهمیدیم بابایی از یه آهنگ خارجی خوشش میاد توهم خوشت میاد و هروقت اون آهنگ میذاریم کلی تکون میخوری منو باباییم دستمون میذاریم رو شکمم و دوتایی از شیطنتات کیف میکنیم راستی اسمتم انتخاب کردیم قلب مامان  ❤️

مادرشوهر من از شوهرم توقع مالی نداره ولی توقعم نداره واسه من خرج کنه کلا توقع داره همه چی تحت کنتر ...

شما دیگه رو بهش نده دیگه وقتی رفتی سر زندگیت  زبون داشته باش خرید کردن شما باپول خودتون به ون ربطی نداره باید شوهرت قضیه راجمع کنه هرادمی برا خودش سلیقه وحق انتخاب داره هر چند از نظر بقیه سلیقش بد باشه ولی مهم دل خود  آدمه من به جای مادر شوهر چون شوهرم بچه ی آخری بود وبه گفته ی خود جاریم بچه بوده که جاریم عروسی کرده وزیر دست اونا بزرگ  شده بود حتی سرویس طلای راهم باسلیقه  خودش خریده بود  ولی چند بار بادخالتاش اعتراض ودعوا وقهر کردم  تا آدم شد بالاخره 


 

شما دیگه رو بهش نده دیگه وقتی رفتی سر زندگیت زبون داشته باش خرید کردن شما باپول خودتون به ون ربطی ن ...

والا رو نمیدم بارها شوهرم باهاش چه پیش خودم چه پشت سر باهاش دعوا افتاده حتی تهدید به قطع رابطه کرده ولی مثلا چند ماه خوبه خودش جمع می‌کنه یه موقع اگه زیاد بری خونش دوباره دمش در میاد   مثلا چند بار تو جمع یا پیش خودمون به پدر شوهرم می‌گفت فلان چیز نخور پدر شوهرم باهاش دعوا افتاده تو همون جمع ابروش برد باورت میشه بازم از رو نرفت همون حرف تکرار می‌کنه انگار اصلا براش مهم نیست شخصیتش خرد شه

فقط 13 هفته و 6 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

تاریخ۱۴۰۴/۰۳/۰۲ بیبی چکم مثبت شد 🥰۱۴۰۴/۰۳/۰۳ جواب آزمایشم با بتا ۱۶۰۰ مثبت شد مامان جون نمی‌دونم دختری یا پسر ولی منو بابا عاشقانه دوست داریم و از حضورت خوشحالیم 😘۱۴۰۴/۳/۳۱ رفتیم سونوگرافی خدارو شکر قلبت تشکیل شده بود😍۱۴۰۴/۰۴/۱۸ واسه اولین بار صدای قلب کوچولوی شنیدم  🤩۱۴۰۴/۴/۲۳ رفتیم انتی بابا کلی ذوق کرد از دیدنت و توهم حسابی شیطنت و دلبری میکردی دستای کوچولوت تو دهنت بود و دکتر احتمال داد یه پسر ناز باشی😍۱۴۰۴/۵/۲۰ اولین ضربهات مثل نبض حس کردم عشق مامان 🥰۱۴۰۴/۰۶/۰۵ رفتیم آنومالی ماشاالله خیلی شیطونی مامانی همش داشتی میچرخیدی دوست داشتم ساعتها به صفحه مانیتور نگاه کنم و ببینمت خانم دکتر گفت یه پسر نانازی 🥰۱۴۰۴/۰۶/۱۳ اولین خریدت کردیم دوتا زیر دکمه کوچولو بابا همش میگه این خیلی برات بزرگه 🤩۱۴۰۴٫۰۷/۰۲ وقتی بابایی دستش رو شکمم بود یه لگد محکم زدی بابایی کلی خندید و ذوق کرد برات ❤️ ۱۴۰۴/۰۷/۰۳ پریشب با دیدن خون یه شوک بهم دادی مامانی اونجا احساس کردم یه تیکه از وجودمی و چقدر بهت دلبستم من گریه کردم و بابایی خیلی نگرانت بود رفتم دکتر و گفت نیم سانتی دهانه رحم باز شده و باید استراحت کنم 😢۱۴۰۴٫۰۷٫۱۵ امروز اتفاقی فهمیدیم بابایی از یه آهنگ خارجی خوشش میاد توهم خوشت میاد و هروقت اون آهنگ میذاریم کلی تکون میخوری منو باباییم دستمون میذاریم رو شکمم و دوتایی از شیطنتات کیف میکنیم راستی اسمتم انتخاب کردیم قلب مامان  ❤️

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز