ی مشکلی واسم پیش اومد رفتم امام زاده اصلا ایشونو نمیشناختم ی دختر کوچولو اومد ی بسته نمک کوچک گذاشت رو پامو رفت برداشتم دیدم روش نوشته نذرشهید سجاد زبرجدی باخودم گفتم من حوصله این کارارو ندارم موقع رفتن میذارم ی گوشه و میرم،خواستم بلندشم گذاشتم کنار دیوار و برگشتم خونه بابت ی موضوعی ناراحت بودمو حل نمیشد خواستم از تو کیفم چیزی بردارم دیدم اون بسته کوچک نمک افتاد بیرون از کیفم باتعجب نگاه میکردم ک چطور ممکنه من ک گذاشتم کنار دیوار ب مامانم گفتم مامانم گفت حواست نبود دوباره برداشتی گذاشتی تو کیفت خلاصه اینجاام تاپیک زدم همه گفتن ی نشونس و من چون نمیتونستم اون نذرو ادا کنم واسشون صلوات فرستادم هرروز میفرستادم و هدیه میکردم بهشون چندروز بعد مشکلم حل شد خداروشکر
یکی از نذرام این بوده هرساله به دانش آموزام معرفیش کنم.
مسابقه کتابخوانی دارم و بهشون هدیه میدم.
یکی دیگه هم اینکه چون سالاد الویه دوست داشتن.درست کردم پخش کردم.
میتونی صلوات.
حتی نذر کتابش هم داشتم،یه سال140جلد کتاب سلام برابراهیم پخش کردم.
هرچی در توان تون هست.
ولی هرچند اعتقادت کم شده باشه عزیزم باژم بهشون رو بزن
توکل کن بخدا
از خدا خیرتو تو‌همچی بخواه عزیزدلم
از امام زمانت غافل نباش گلم همجا ازشون کمک بگیر نگاه نکن اعتقادت کم شده یانه
از خدا بخواه اگر خواستت ب صلاحت نیس اونقدر مهر خوذش تو دلت بندازه و صبرت بذع تا بتونی بااین موضوع کنار بیای
خذا بشدت مهربونم قربونت برم
ان شالله بهترینا برات رقم بخوره
براتون حمد میخوتم
اللهم عجل لولیک فرج
التماس دعا
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
5 ثانیه پیش
17 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
