2777
2789

من بابام به شوخی و خنده میگه مامنت حسودی میکنه البته خودم قبلش گفتم مامان چرا انقد الکی میخوای ازم ایراد بگیری

مثلا میگه چاقی با اینکه من قدم 169 عه و وزنم 52 میخواد منو حرص بده بخنده

من غذام درست میکنم خیلییی جدی ایراد میگیره ها حتی میگه خوردم مریض شدم با اینکه همه خوششون میاد از غذام

بله

مادر من از بدو تولدم اینجوره

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

بلهمادر من از بدو تولدم اینجوره

اخه چرا فقط به من اینطوری میکنه انگار بامن لجه من دختر بزرگم

همیشه تلاش میکنه رابطه منو پدرمو خراب کنه من بچگی خیلی بابایی بودم الان نه

بابامم خیلی دوسم داشت کم کم رابطمونو خراب کرد

با ابجیم اینجوری نیست ولی

اخه چرا فقط به من اینطوری میکنه انگار بامن لجه من دختر بزرگمهمیشه تلاش میکنه رابطه منو پدرمو خراب کن ...

خب دیگه

مشکل من و مادرمم همین بود

انگار هووش بودم

هنوز اتیش میگیره من بشینم کنار بابام یا صمیمی شم باهاش

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
شاید میخواد بیشتر دقت کنیبعضی مادرا دوست دارن بچشون ۲۰ همه چی باشهاگه ۱۹ باشه بهش گیر میدن

اونو که اره قبول دارم خیلییی واسم تلاش کرده

ولی این اخلاقش واقعا ازارم میده هیچوقت با هرکی دعوا کردم پشتم نبوده هیچوقتتتتت

حتی وقتی تو بحثی پشتشو بگیرم اگه اون طرف قضیه بابام باشه سریع منو میفروشه

خب دیگهمشکل من و مادرمم همین بودانگار هووش بودمهنوز اتیش میگیره من بشینم کنار بابام یا صمیمی شم باها ...

وای دقیقا امشب میخواستم بگم دخترتم مامان هووت که نیستم

بعد بهش میگم فقط میخنده

وای دقیقا امشب میخواستم بگم دخترتم مامان هووت که نیستمبعد بهش میگم فقط میخنده

عقده دارن

مادر منم همینه

رابطمم با بابام خیلی تلاش کرد خراب کنه، بابام صبور بود وا نداد


روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز