2777
2789
عنوان

امروز ی پیرزن و نفرین کردم

433 بازدید | 55 پست

الهی ک مثل چی جون بده.

بعده شرکت حالم خیلی بد بود .ی قهوه سفارش دادم نشستم روصندلی بیرون کافه کلا تو حال و هوای خودم بودم.ایر پاد هم تو گوشم.پیرزنه الهی خیر نبینه اومد کنارم گفت شناختی؟ فکر کردم اشناس.گفتم نه والا.یهو گفت پس چرا رد میشدم نگام کردی.گفتم خانم چی میگی؟؟ حالت خوبه؟ حمله طور اومد سمتم گفت چشمات و درمیارما اونطوری به حجاب و روسریم نگاه میکنی.

خدا لعنتش کنه .خدا ازش نگذره حال بدم و بدتر کرد

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

چطوری بود مگه؟ شما چه تیپی هستی؟

کارشان تفکیک است : زن را از مرد، عقل را از بدن، انسانیت را از جامعه...////////////////////////    آلبر کامو / یادداشت ها:  با مرگش شادی وصف ناپذیری شروع میشد اما عذاب همین است:«آنها بموقع نمی میرند.».  

زیاد واسم پیش اومده یه بار صبح دعوام شد اینجوری روانین بیخیال بابا 😐

کاربریمو میخوام ببندم لطفا یه گزارش بزنید واسه تاپیک اخرم تا همش پاک شه برم ، نی نی یار پاک نمیکنه ❤️

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز