چند وقته دیگه عروسیمه
کمک نمیکنن حمایت مالی نمیکنن
شوهرم همش خودش داره با وام انجام میده
تازه بعضی جاها از شوهرم پول میکشن مثلا مامانشو برد دکتر نزدیک یک و خورده ای خرجش کرد
نمیدونم چیزی به شوهرم بگم یا نه
الان عقدم فکر میکنم درست نیست دخالت کنم درسته؟
بعد عروسی دیگه میشه بپرسم و حرف بزنم درسته؟
چیکار کنم
وضع مالی پدرش خوبه
نباید می‌برد دکتر ؟؟؟
عزیزم چرا انتظار داری کمک کنن؟ وقتی دو نفر ازدواج کردن یعنی باید مستقل باشن چون دیگه بچه نیستن
عزیزم مادرشه،حق داره به گردنش
چه قبل عقد چه بعدش عزیزم نمیتونین انتظار داشته باشین پدرومادرش حتما و حتما باید کمک کنن و نمیشه دخالت کرد
همونطور که همسرت اجازه دخالت درمورد شما و خونوادتونو نداره
بعدم اینکه مادرشو برده دکتر هیچ ایرادی نداره
داداشم وقتی ازدواج کرد مارو کلافه کرده بود انقدر که حمایت کردیم الان خودمون توی خرج زندگی موندیم ماشینمونو همه چیمو فروختیم
عزیزم من دقیقا توی شرایط شما بودم و عروسیمم خیلی خوب نبود بخاطر شرایط مالی که همسرم خودش همه کار مجبور بود بکنه
میخوای ته راهی که رفتم رو بگم؟؟؟ چشم امیدت فقط به خدا باشه
خدا برات بهترین رو میسازه حتی اگر ی مدت سختی بکشی
منت کسی رو نکش
به کسی هم چشم کمک نداشته باش گرچه سخته ولی به بنده خدا چشم داشته باشی خدا واگذارت میکنه به همون بنده ش
مطمئنی واسه همسرت این هزینه را جبران نمیکنه؟ در مورد هزینه ها هم بستگی به اخلاق شوهرت داره. میتونی یبار باهاش صحبت کنی و از حساسیت هایی که داری بگی ببینی چطور جواب میده. بگو من انتظار داشتم فلان جا حمایت کنن ولی انجام ندادن تازه تو هزینه میکنی
آره الان زوده ی کم بعدعروسی غوغابه پا کن خواهر.😂 بابا وجدانا ذهنتونو درگیر مسائل جزئی نکنید😐
هرکسی یه رسمی داره شماهم جهیزیه واسه خودت و استفاده خونه خودت گرفتی خانواده شوهر دلیلی ندارها همش حمایت کنن اونا هم باید به اندازه خرج کنن
همسر شما وقتی اومد خواستگاری باید می‌گفت خودش نمیتونه به تنهایی از پس همه چی بربیاد
من خداروشکر همسرم طفلک تلاششو میکنه خوب بشه
منم شاغلم کمک کردم به شوهرم
همشم به خودم میگم خدا بده اصلا نمیخوام پدرش بده
ولی خب حداقل دیگه ازمون نکشن
نمیدونم چرا خانواده ی پسر بی رحمن
خانواده ی من خیلی کمک کردن
