حالم خیلی بده. خونه پدر شوهر زندگی میکنم. شوهرم خیلی آدم خوبی هس . پدر و مادر شوهرم گاهی باهام بحث میکنن اونم الکی و بی احترامی میکنن.
دیشب همه کارام و کردم خورشت هم بارگذاشتم برا امروز ناهار . ۹صبح هم پا شدم .پدر شوهرم هرچی از دهنش در اومد بارم کرد و گفت از این خونه برو بیرون . باشوهرم خیلی خوبن براش جون میدن. خلاصه شوهرم از شیفت شب اومد و منم با اشک و صدای بلند گفتم تو این خونه نمیمونم یا خونه اجاره میکنی یا ببرم خونه پدرم(خونه پدرم سه ساعت با اینجا فاصله داره)شهر دورم. خلاصه هرکاری کرد آروم نشدم و گفتم اگه از این خونه نبردیم خودکشی میکنم دیگه خسته شدم . پدر شوهر هم ب شوهرم گفت ببر برادرش خونه باش . بعد ب پدرم هم زنگ زد پدر شوهر😭.
میدونین از چی میسوزم😭😭😭؟؟؟؟