تازه داشتم با مامانم حرف میزدم یهو بحث کشیده شد سر خرید سیسمونی و جهیزیم
منم نمیدونم چرا ممکن از تغییرات هورمونام باشه عصبی شدم یکم بد باهاش حرف زدم
یعنی اینطوری بود ک با بقیه مقایسه ش کردم و کلی حس سرخوردگی بهش دادم ولی حال خودم بدتر کردم
الانم ک دارم تاپیک مینویسم اشکام بند نمیاد
درسته کلی مشکل و کمبود داشتیم ولی همیشه یه خانواده بودیم همیشه پشت هم بودیم مخصوصا پدر و مادرم از خودشون زدن تا ما زندگی راحت تری داشته باشیم
خدایاااا چرا باهاش اونجوری حرف زدم دلم واقعا شکست فقط میخوام مادرم ناراحت نشده باشه
بنظرم بدترین ابزار شکنجه میتونه عذاب وجدان کوفتی باشه
توروخدا براشون دعا بکنین حال دلشون خوب باشه😭❤️