2777
2789

اولین بار تو عمرم برای اونی که خیلی دلم میخواست وقتی روز بله برون بود تو حموم گریه میکردم .

و برای دومین بار تو اتاقم دربسته .

و برای بار سوم تو اتاقم گریه میکردم .

الان فکر میکنم واسه چی گریه میکردم .واسه زنده هایی که قراره زندگیشون را کنند .حسم دروغ بود.واسه خودم میخواستمشون .



سالها گذشت تا حالا دارم واسه اونهایی که روحشون عمرشون را  برای ما خرج کردند گریه میکنم .

همه رفتند زیر خاک .

اون زنده ها و حسم بهشون داستان موند .

بقیه  بدبختی من را میبینند .

خودم دلم جایی دیگس .عشقی که لحظه لحظه صبر کرده گریه کرده .عشقی که هوس نیست .عشقی که واسه خودشون میخواهمشون  و دارمشون .دور و خیلی نزدیکند . 

فرزندان عزیزم را دوست دارم .خیلی زیاد.ولی خدا همه امیدمن  هست.

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

مسافرت

reyhoongoli | 8 دقیقه پیش
2791
2779
2792