من خانمی ۲۷ ساله هستم از اواسط ۲۵ سالگی به یه مرد ۲۰ سال بزرگتر وسواس پیدا کردم و همش بهش فکر میکنم شب تا صبح به خودکشی و خودزنی هم کشید. اکثر وقتا افکارم اینجورین که برم بکشمش و حتی یک بار به دنبال این بودم که دنبالش کنم ببینم خونش کجاست...
من خیلی دختر کمبود محبتی هستم و از هیچ کس تو عمرم محبتی ندیدم این آقا به خاطر اینکه کارم خوب بود بهم محبت میکرد خیلی مهربونه متاهل هم هست با بچه. بهترین آدمی هست که تابحال دیدم. رابطه ام رو از پارسال باهاش قطع کردم چون به شدت وسواس فکری میگرفتم به صداش به حرفاش به همه چیز. رابطه عشقی و جنسی بینمون نبود. ولی من بهش جنسی هم فکر میکنم.
همش به خودکشی فکر میکنم. من ظاهر خوبی دارم اندام خوبی دارم و حتی تحصیل کرده و شاغلم و خواستگار و پیشنهاد زیاد دارم. ولی اصلا نمیتونم عادی فکر کنم. الان دو ماه دیگه باید برای کاری اجباری برم محل کارش چون قبلا اونجا کار میکردم و میبنیمش ولی مطمینم تا روزها گریه میکنم و خودزنی میکنم. دکتر روانشناس هم رفتم ولی خوب نشدم.