شوهرم اصلا خونه نیست از ساعت ۵ صب تا ۱۰ ظهر سرکاره از سرکارم که اومد خوابه تا ساعت ۳ ساعت ۳ میره سرکار تا ۷ بعد که تعطیل شد یه روز میاد خونه ی ما غذا میخوره ۱۰ روز خونه ی ننه باباش بعد میره میگرده تا ۱۲ شب میاد خونه منم میترسم شب تا ۱۲ تنها بمونم میام خونه ی مامانم اینا میخابم اصلا باهام نیست هر چی گفتم اصلا براش مهم نیست حالیش نیست خودشو به نفهمی میزنه چیکار کنم خیلی خستم ازش