يه بچه كوچيك دارم و يه دانشگاه خوب قبول شدم عاشق رشته م هستم ولي اصلا وقت نميكنم به كاراي دانشگام برسم از اون طرف شوهرم و بچم با هم نميسازن احساس ميكنم با درس خوندن من ظلم ميشه در حق بچم شيطونم هس همش دعواس خسته شدم بين دو راهي موندم😭
من خود دلم از مهر تو لرزید وگرنه،تیرم به خطا میرود اما به هدر نه...
زیزم نتزس الان سنش خوبه واسه مهد فقط یه مهد خوب پیدا کن منم میذارم مهد اخه ما هم ادمیم ادم اهنی که نیستیم بخند دختر به خودت افتخار کن که انقدر به فکر بچه ت و درست هستی