زندگیم شکر خدا بد نیست
همسرم از هر لحاظ خوبه
فقط تنها مساله ای که هست اینه که بی دلیل بچه نمیخواد و شده حسرت زندگیم💔
با اینکه خودمم الان وقت بچه دار شدنم نیست ولی دوست دارم در اینده مادر بشم
میبینم خیلیا برای بچه دوم یا سوم مشتاقن اونوقت همسر من به اولی هم راضی نمیشه
هیچ دلیلی هم نمیاره برای این تصمیمش
اگه دوتایی به این تصمیم میرسیدیم مشکلی نبود ولی اینکه خواست خودشو تحمیل میکنه و میخواد منو از طبیعی ترین حق زندگی محروم کنه آزارم میده
کسی تو شرایط من بوده که با گذر زمان همسرش راضی بشه ؟؟؟
چندسالته
روز اول درمورد بچه صحبت نکردین؟
برید مشاوره مشکلتون حل میشه
چند ساله ازدواج کردید؟
الیته یه نکته رو بگم سر اینکه گفتی اگه دو نفرمون به این نتیجه میرسیدیم اوکی بود...
ببین تفکر منطقی یعنی برای مسائل ایجابی هر دو نفر باید راضی باشن
برای مسایل سلبی اگر یک نفر راضی نباشه کافیه و نظر اون ارجحیت داره
یعنی اگر قراره بچه دار بشیم خواست دو نفر مهمه
اما برای بچه دارن نشدن همین که یه نفر هم نخواد کافیه
یعنی نظر اونی که نمی خواد مهم تره
این چیزا رو قبل ازدواج باید در موردش صحبت کنید
اگه قبل ازدواج دروغ گفته مقصره ایشون
اگر نه، باید به خواسته اش احترام بزاری تا روزی که تصمیم اش رو عوض کنه
در هر حال الان میگی که سنت مناسب مادر شدن نیست، حالا شاید در آینده زمانی که سنت بالاتر رفت نظر شوهرت هم تغییر بکنه
زمان دیدگاه های افراد رو تغییر میده
۲۰ سالم شد سن مادری که غصه میخوری من ۳۶ سالمه ۸ ساله ازدواج کردم تازه راضی شده بچه دار بشم واقعا خوشی زده زیر ذلت چون چند سال دیگه خودش میگه بیا بیاریم
قبل ازدواج در این مورد صحبتی نکردیم
اما من فکر میکنم کسی که ازدواج میکنه با این دیدگاه که قراره بچه دار بشه ازدواج کرده و اگه کسی نظرش ازدواج بدون بچه باشه باید همون اول مطرح کنه
من هیچ وقت فکرشم نمیکردم همسرم بچه نخواد ولسه همین در موردش سوالی نکردم
همسرم ۳۲ سالشه سنش کم نیست
آره من سنم بیشتر بود و نگران بودم همسن و سالام همه بچه هاشون مدرسه ای بود و حس عقب ماندگی از بقیه رو داشتم شوهرم چون از زن قبلش یه بچه داشت عجله ای نداشت و همش مسائل مالی رو بهانه میکرد دیگه وقتی قهر کردم و رفتم خونه بابام کوتاه اومد ولی الان نزدیک یکسال میگذره هنوز باردار نشدم
