من خودم۵سال دوست بودم زودازدواج کردیم خانواده ی همسرم اصلاپشتیبان نبودن الان که۲۵سالمه خیلی خسته م مشکلات عشق عاشقی روبدازسرم پروندبعضی وقتامیگم خونه ی بابام خوشی زدزیردلم تاالانک حمایت خانواده م نبودخیلی وقت پیش کم آورده بودم حس میکنم همه ی مسؤلیتای خانواده ی همسرم افتاده گردن من
من 😥
ده سال دوست بودیم ولی الان یه ذره عشق تو‌وجود شوهرم نمیبینم
اگه به عشقت نمیرسیدی و باکس دیگه ای ازدواج میکردی همون مشکلات الانتو کموبیش داشتی +حسرت عشقتو عذاب دوری ازاون پس اونجوری یدونه مشکلت بیشترمیشد
ازدواج عشق ازبین میبره بیشترش به خاطرمشکلاته اصلا هرچه قدم دوس باسی یه سال بعدازدواج میفهمی طرف واقعیت کی بوده
منم از غربت خستممممم😭
الهي زودتر با سلامتيو خوشي برگرديم شهرمون
ما براي بهم رسيدن خيلي مشكل داشتيم كسي باورش نمي شد بهم برسيم الان ٤ ساله ازدواج كرديم. مشكلات زندگي هست ولي واقعا بدون هم نمي تونيم باشيم. بيشترشم به خاطر صبوري و مهربوني شوهرمه. بايد مواظب عشق باشيم اگرنه از بين مي ره
منم 7سال دوست بودم اما الان در آستانه طلاقم
منم 7سال دوست بودم اما الان در آستانه طلاقم مرده شور عشق و عاشقیمو ببرن
باید عشق رو پرورش داد تازه نگهش داشت نباید اجازه بدی دچار روزمرگی و یکنواختی شه.
ما پنج سال دوست بودیم پنج سالم هست ازدواج کردیم اصلا خاطره ای از قبل از اون تو ذهنم نیست شده بخشی از وجودم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
