هی خواهر چه دل خوشی داری؟ مثلا بگم مریضم برو غذا بگیر! میگه غذاهای بیرون مریضی میاره کلا برای هرچیزی یه حرفی داره، دکترم جون نداشتم برم بعد راستش لج هم کردم آخه مثلا اصلا نیومد درست درمون بگه چیشده عزیزم یا یکم بیاد حرف بزنه باهام که مریضم یا چی؟
خیلی بیخیال با لحن طلبکارانه گفت دکتر میری؟ منم گفتم نه
اگه میومد میگفت نه خب حالت بده پاشو پاشو من میبرمت دکتر به بلند میشدم اصلا جون نداشتک فشارم پایین بود اونم بیخیال