2777
2789
عنوان

حرف شوهرم

138 بازدید | 13 پست

اومدیم شهرستان آخر هفته ک بریم کوه. من چادریم وقتی میرم بیرون لباس بلند میپوشم ک راحت باشم حالا ی لباسی داشتم ک بلند بود و ی کت هم روش داشت همونو پوشیدم یکم رژهم زدم خیلی این لباسمو دوست دارم ذوق داشتم بعد شوهرم اومدم میگع کی برای بیرون ارایش میکنم  منم همه ی رژمو پاک کردم رفتیم تا نصفه راه میگه این چ لباس هست ک پوشدی گفتم حجابش ک کامله عیبی داره میگه  حتما داره ک میگم منم گیر انداختم برگرد ک برم لباسمو عوض کنم چون اعصابم بهم ریخت ناراحت شدم رفتم چادرمو پوشیدم 

الان میگه اون لباست پاییزی هم هست خوب نبود پشت سرت هم بد بود 

انقدر اعصاببمو بهم ریخت اومدم اینجا بگم یکم خالی بشم. سر صبحی ذوق داشتم 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

عزیزم خودت رو دادی میگفتی با این لباس بلند سختمه چه برسه به چادر

نمیدونم والا بعضی وقتا ک میریم بیرون دلم میخواد بدون چادر باشم ولی خب نمیزارن من حجابمم کامله ولی خب گیر میدن تا وقتی خونه بابا بودم گیر الانم خونه شوهر

بزن دهنش پاره اش کن شوهرت میوفته تو دستات خواست بزنتت برو شکایت کن

همه را که میزنی با زدن درست نمیشه چیزی درست راهنماییش کن شاید مردش دوست داره اونجور کنارش باشه

مکانیک نظر نمیده راه حل پیدا میکنه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792