خواب دیدم من، مامانم، خواهرم و شوهر عمهم خونه بودیم. خواهرم روی پله نشسته بود و سرش تو گوشی بود، در شیشه ای پشت سرش شوهر عمهم رو میدیدم. به مامانم گفتم نکنه جن تو بدنش رفته، مامانم گفت شاید، به خواهرم گفتم اعوذ بالله بگو، وقتی میگفت انگار خفه میشد، گفت و جن از بدنش در رفت.
بعد رفتیم اتاق، خواهرم داشت تعریف میکرد چه حالی داشته. من که گوش میدادم، یهو خودم احساس خفگی کردم، انگار یکی گلوم رو فشار میداد. همونموقع اعوذ بالله گفتم، ولم کرد. بعد سورههای فلق، ناس، اخلاص و آیهالکرسی خوندم. همون موقع که آیهالکرسی میخوندم از خواب بیدار شدم و تو بیداری هم ادامه میدادم و
از ترس گوشم کیپ شده بود🤦🏻♀️
تعبیرش چی میشه🤧