چرا فک میکنم بعد ازدواج راحت شدم میبینم ک روانم در ارامشه و تو جنگ و دعوای خانوادم نیستم خانواده ای ک بخدا روز نبود عصاب خوردی نداشته باشه یعنی هروز خدا دعوا و بحث و غر های مامان و اعصبانیت پدر و تند رو بودنشون و دعوای خاهرام
محدودیت هاشون تیکه انداختناشون محبت نکردناشون تشویق نکردناشون حیلی سخت بود همچی پر استرس 🥲 بچه اول هم بودم همه سختیا ازمن بود کتک ها ازمن