مادرشوهرم خیلی اخلاقای بدی داره اینقدر در حق من و شوهرم بدی کرده و اذیتمون کرده که شوهرم دلش ازش خونه چه برسه به من.
امشب هی تیکه مینداخت که منظورش این بود که به پسرم نمیرسی،مثلا میگفت پروتئین بخور میری باشگاه به خودت نمیرسی حداقل خودت بلند شو تخم مرغ برای خودت بپز(خدا شاهده من با برنامه باشگاه کالری شماری براش غذا میپره حتی اگر غذای خودمون پر کالری باشه واسه اون جدا آماده میکنم حالا فیله مرغ گریل شده یا هرچی..)
شوهرمم گییییج اصلا نمیفهمه مادرش چی میگه، میگه اتفاقا دیشب تخم مرغ خوردم شام! بعد مادرشوهرم میگه بله معلومه ضعیف شدی
یا سر شام واسه من آخرین نفر میکشه یه بار هم تعارف نمیکنه در عوض هی به شوهرم میگه بخور لاغر شدی ...
حالا وضعیت جسمانی شوهرم را بخوام بگم هزار ماشالله وزن و همه چی عالی یه چند کیلو هم اضافه وزن داره هموگلوبین خونش ۱۶ هست در مقابل من لاغرم رنگ پریده کم خون ...
ازش هیچ انتظاری ندارم نخورده هم نیستم خداروشکر از بچگی توی بهترین شرایط بودم و هستم برعکس مادرشوهرم اینا که تازگی با خورده حق بقیه به یه جایی رسیده بگذریم..
زیاد شد، هستید بقیه اش را بگم؟