2777
2789

پایبنی مون مراسم داشتن دیشب نبودن منم نبودم ولی مامانم بود منم دیشب ساعت ۱۰ سرکار بودم پیام داده پمپ هوا میکشه مشکل از لوله کشه گفتم از کجا میدونی اینم بگم که ایشون پمپ و برداشت برد گفت باید تانکر و بزاریم جلوی پارکینگ شما برای همین پمپ و برداشت برد گفت تا نزارید جلو پارکینگ شما من نمیارم. بابام گفت باشه ما گذاشتیم الان انقد پیج و خم داره تا پارکینگ ما برای همین باعث شده پمپ نتونه  اب تو تانکرو با فشار برسونه به طبقات ما هم گفتیم باشه اینم بگم قبلا تا همه ساکنین پول بدن پمپ بخرن پمپ ما وصل بود و اخ نگفت پمپ ما ایتالیایی بود ده تا واحد و جواب داد بعد الان بعضی وقتا که پمپ خرابه نمی تونیم جاش بزراریم تا درست شه  بعد موقع ای که بازش کردن شوهر اون خانم شکوندش بعد الان دیگه گیر نمیاد وسایلی که شکسته بعد کار ندارم این خانم وقتی پمپ خرید خودش رفته خریده سالم بود وصلش کردیم بعد رفت یواشکی بازش کرد اینم بگم پمپ و که خریده بودن زنه رفته بود بیرون شوهرش سریع وصل کرده لود بعد زنه گفت شوهر من چرا وصل کرده باهاش دعوا کردم حالا کار ندارم


بعد ما تانکر و زدیم همونجا بعد پمپ و اورد بعد دبگه از اون موقع اب میده دیشب مثل اینکه اب قطع سده گفت مشکل از لوله کش گفتم چرا گقت پمپ بخاطر اینکه اب میچکه از اونجا هوا میکشه  لوله کش خوب وصل نکرده منم گفتم اها تحلیل شما اینه اونم گفت بگو مامانت بیاد حرف بزنه مامان منم زود میخوابه اونشب هم خواب بود منم سرکار بعد خواهرم پاک‌کرد پیام منو و اونو مدیر گروه خواهرمه یه گروه برا اقایان داریم یه گروه برا خانوما

امشب اومده در خونمون

بعد دیگه منم میدونستم میاد. امروز با مامنم صحبت کردم مامان جلوش طرف منو بگیر اومدیم‌ تو خونه منو مثل سگ بزن بعد اومد امشب در خونمون ما هم لوله کش اوردیم درست کردیم دوباره مثل اینکه خراب شده


بعد اومد گفت دخترت به من اینجوری گفته گفتم مشکل از لوله کشه گفته تحلیلت اینه چرا اینجوری گفته منم سریع رفتم گلو در گفتم سلام شما از کجا میدونی گفت به تو مربوط نیست

 خواهرمم پیاممو پاک‌کرد وگرنه میخواستم بنویسم هر وقت ماملنم اومد باشه حرف نمیزنم


بعد دیگه گفتم به شوهرت میگفتی چرا اومدی تو گروه خانوما پیام دادی گفت من اولین نفر نگفتم که گفتم شما چرا میگی مشکلش اینه گفت خب مشکلش این هست بعد جالبه گفتم به شوهرت مبگفتی مامانم برگشت گفت شوهرش خونه نبوده گفتم به چیزی هست به اسم تلفن همراه بعد دیگه من رییسم بعد گفتم تو گروه مردا میگفتی  گفت شخصیت خودتو نشون دادی گفتم تو هم نشون دادی مامانمم میگفت ساکت، ببخشید،بچه ست 

۱۶ سالشه اینم بگم ۱۶ سالم نیست

بعد گفتم لوله کش مشکلو نمیدونه شما میدونی چشماشو درشت کرد گفت اره گفتم خب درست میکردی گفت مگه مسولش منم ای کاش میگفتم خودت درست کن پول لوله کشو میدیم به تو مگه رایگانه دو ساعت بعد یادم افتاد بعد دیگه اینم بگم داداشش یه بار اومد دخالت کرد مامانم گفت بتوچه اینم کینه کرد

حالا دیگه پایینی مون اومد داستانش قطع شد دوباره لوله کش اومد طبقه بالایی مون گفت هوا میکشه گفت خانم چه ربطی داره همه پمپ ها هوا میکشه پمپ خونه ما هم هوا میشه بخاطر قطعی برق پمپ کار نمیکنه اب نمیاد توش هوا میکشه همه پمپ ها همینه حتی پمپ خونه خودمم هوا داره بعد حالا این طبقه بالایی مون گفت منو پایینی پول نمیدیم حالا خود پایینی هیچی نگفت همه همسایه هامون خوبن اینننننن🙄😤حالا له پدرمم گفتم هیچی نگفت ولی بعدش دید داریم منو مامانم بحث میکنیم گفت چرا اینجوری کردی گفتم من یه حرف بدی هم نزدم بی احترامی هم نکردم در کمال ادب گفتم 

حالا همه که رفتن مامانم میزنه رو لپش میگه دو روز دیگه تو قیامت از همسایه می پرسن😠 

مامانم این همه باهاش حرف زدم😐😶مامانم خیلی ضد ماست حتی ضد پدرم و ضد خواهرم و اینا همیشه طرف بقیه ست

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   خویش  |  3 دقیقه پیش
توسط   1212setayesh  |  4 دقیقه پیش