تاپیک قبل بخونید
عصبی بودم یکم شلوغ بازی در آوردم که اشتباه کردم بعدش ساکت شدم بابام اومد پیشم گفت قهری ناراحتی گفتم نه و خندیدم اول گفت دیدی من از کارم ناراحت شدم گریم گرفت اول گفتم الکی نگو فکر کردم شوخی میکنه بعد دیدم بقل چشمش پره چشمشم خیسه
وای خدا لعنتم کنه نمیخاستم اینطوری بشه 😭💔