یه خواستگار سنتی داشتم چهار سال پیش قرار بود بیان خواستگاری نیومدن الان پسره هر جا منو میبینه تو این چهار سال زل میزنه بهم اما خواستگاری نمیاد، حتی امروز تو ماشین نشسته بود من پیاده بودم از عمد سرعتو کم کرد و زل میزد
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.